English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6244 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
steady state theory U نظریه حالت پایا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stable state U حالت پایا
steady state U حالت پایا
steady state flow U جریان با حالت پایا
steady state approximation U تقریب حالت پایا
steady state conduction U رسانش با حالت پایا
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
stable U پایا
durable U پایا
lasting U پایا
monostable U تک پایا
permanent U پایا
perennials U پایا
perennial U پایا
constant U پایا
stables U پایا
reliable U پایا
constants U پایا
abiding U پایا
sundial U ترمس پایا
immortelle U جاویدان گل پایا
persistent U پایا مداوم
permanent flow U بده پایا
multistable U چند پایا
permanent flow U ابدهی پایا
sundials U ترمس پایا
plateaus U شرایط پایا
monostable flip flop U الاکلنگ تک پایا
segolily U زنبق پایا
plateau U شرایط پایا
mosatble circuit U مدار تک پایا
plateaux U شرایط پایا
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
self perpetuation U پایا درنفس خود
steady state wave motion U حرکت موجی پایا
permanent deformation U تغییر شکل پایا
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
suggestion U نظریه
commenting U نظریه
recommendation U نظریه
commented U نظریه
theories U نظریه
comment U نظریه
position U نظریه
outlook U نظریه
suggestions U نظریه
recommendations U نظریه
lookout U نظریه
lookouts U نظریه
queing theory U نظریه صف
notion U نظریه
notions U نظریه
opinion U نظریه
opinions U نظریه
point of view U نظریه
points of view U نظریه
thebe U نظریه
theorems U نظریه
theory U نظریه
queuing theory U نظریه صف
two cents worth <idiom> U نظریه
theorem U نظریه
positioned U نظریه
views U نظریه
viewpoints U نظریه
in the light of U نظریه
viewpoint U نظریه
viewed U نظریه
view U نظریه
viewing U نظریه
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
theory of saving U نظریه پس انداز
molecular theory U نظریه مولکولی
value theory U نظریه ارزش
three component theory U نظریه سه مولفهای
reading U نظریه شور
social theory U نظریه اجتماعی
field theory U نظریه میدانی
transformational theory U نظریه تطور
theory of rent U نظریه اجاره
theory of relativity U نظریه نسبیت
game theory U نظریه بازی
refuting U رد کردن نظریه
refutes U رد کردن نظریه
refuted U رد کردن نظریه
refute U رد کردن نظریه
game theory U نظریه بازیها
theorem proving U اثبات نظریه
theorization U نظریه پردازی
theory of accumulation U نظریه انباشته
theory of numbers U نظریه اعداد
replacement theory U نظریه جایگزینی
balance theory U نظریه توازن
transformism U نظریه تطور
equilibrium theory U نظریه تعادل
queuing theory U نظریه صف بندی
innovation theory U نظریه نواوری
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
electron theory U نظریه الکترونی
viscoelastic theory U نظریه ویسکوالاستیک
electron theory U نظریه الکترونها
network theory U نظریه شبکه
information theory U نظریه اگاهی
information theory U نظریه خبر
information theory U نظریه اطلاعات
valence theory U نظریه والانسی
readings U نظریه شور
duplicity theory U نظریه دو جزیی
theorist U نظریه پرداز
theorists U نظریه پرداز
one factor theory U نظریه یک عاملی
capital theory U نظریه سرمایه
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
facet theory U نظریه رویه ها
quantum theory U نظریه کوانتومی
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
two factor theory U نظریه دو عاملی
dust cloud theory U نظریه غباری
local theory U نظریه اختصاصی
classical theory U نظریه کلاسیک
communication theory U نظریه ارتباطات
maxwellian view U نظریه ماکسولی
communication theory U نظریه ارتباط
graph theory U نظریه گرافها
representation theory U نظریه نمایش
attensity U در نظریه تیچز
poetics U نظریه شاعرانه
automata theory U نظریه ماشینها
submission U افهار نظریه
theoreticians U نظریه پرداز
theoretician U نظریه پرداز
kinetic theory U نظریه جنبشی
consumption theory U نظریه مصرف
notional U فکر نظریه
price theory U نظریه قیمت
logic theory U نظریه منطقی
viewing U نظریه عقیده
viewed U نظریه عقیده
stagnation thesis U نظریه رکود
heam yoei vooly U نظریه نیرو
hartree theory U نظریه هارتری
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
probability theory U نظریه احتمال
group theory U نظریه گروهی
view U نظریه عقیده
probability theory U نظریه احتمالات
group theory U نظریه گروهها
continuity theory U نظریه پیوستگی
perturbation theory U نظریه اختلال
theory of value U نظریه ارزش
learning theory U نظریه یادگیری
set theory U نظریه مجموعه ها
automata U نظریه ماشین ها
views U نظریه عقیده
general theory U نظریه عمومی
economic theory U نظریه اقتصادی
tetrachromatic theory U نظریه چهاررنگی
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
general theory of relativity U نظریه نسبیت عمومی
underconsumption theory U نظریه مصرف ناکافی
theory of income determination U نظریه تعیین درامد
counterview U نظریه مخالف مواجهه
ligand fild theory U نظریه میدان لیگاند
Recent search history Forum search
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1skirts
1معنی lead lag compensator
1حالت خوبه
1'no'said oliver,with an"ask me,ask me!"look on his face
2encapsulate
0جملات كه بعد از tobe حالت سوم فعل استفاده مى شود دقيقا چه معنى ميدهند مثل (it is called,it was called)
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com